* دکتر حوریه یحیایی
در دنیای خلاقیت ، با یک پارادوکس رنجآور روبرو هستیم ، ساعتها کار سخت، تلاش طاقتفرسا و حجم عظیمی از ایدهپردازی، اغلب تنها منجر به تعداد انگشتشمارى نتیجه درخشان میشود. اینجا است که قانون ۸۰/۲۰ که به اصل پارتو معروف است به عنوان یک نقشه گنج شگفتانگیز ظاهر میشود. این قانون که در اقتصاد و مدیریت ریشه دارد، ادعا میکند که ۸۰ درصد نتایج، از تنها ۲۰ درصد علل ناشی میشوند. اما وقتی این اصل را به عرصه خلاقیت تعمیم میدهیم، ناگهان پرده از رازی بزرگ برمیدارد:۸۰ درصد خروجیهای خلاقانه ارزشمند شما، از تنها ۲۰ درصد تلاشهایتان سرچشمه میگیرد. این یعنی بخش اعظمی از زمان و انرژی که صرف خلق میکنید، عملاً به نتایج قابل توجهی ختم نمیشود. درک این قانون تنها یک مشاهده ساده نیست؛ بلکه یک انقلاب ذهنی است که میتواند مسیر کار هر هنرمند، نویسنده، نوآور و کارآفرینی را برای همیشه تغییر دهد.
این تمرکز، مستلزم یک تغییر بنیادین در نگرش است: عبور از فرهنگ “پرکاری” به سوی فرهنگ “هوشمندکاری”. بسیاری از ما عادت کردهایم که ارزش خود را با تعداد ساعات کار بسنجیم، غافل از این که خلاقیت واقعی در گرو کیفیت آن ساعات است، نه کمیت آن. حال، این پرسش مطرح میشود که چگونه میتوان این ۲۰ درصد ارزشمند را شناسایی کرد؟ پاسخ در "ردیابی انرژی خلاق" نهفته است.
هر فعالیت خلاقانهای دارای دو بُعد است: میزان زمان صرفشده و کیفیت انرژی سرمایهگذاریشده. اغلب، آن ۲۰ درصد نتایج درخشان، از آن قسمت از فعالیتهای شما ناشی میشوند که نه تنها زمان میبرند، بلکه با اشتیاق و تمرکز بالایی همراه هستند. به عنوان مثال، یک نویسنده ممکن است ساعات زیادی را صرف ویرایش متون کند، اما آن پاراگرافهای درخشان و ماندگار معمولاً در لحظات الهام اولیه خلق شدهاند . در همان ۲۰ درصد از زمانی که ایده خام با شدت ترین احساسات و واضحترین بینشها پدیدار میشود. بنابراین، اولین گام این است که الگوهای انرژی خلاق خود را نقشهبرداری کنید. در چه ساعاتی از روز ذهن شما بیشترین تابش را دارد؟ کدام محیطها یا مراسم، جرقههای نبوغ را در شما روشن میکنند؟ کدام پروژهها چنان شما را مجذوب خود میکنند که زمان از نظرتان محو میشود؟ اینها همه سرنخهایی برای یافتن آن ۲۰ درصد طلایی هستند.
اما کاربرد قانون ۸۰/۲۰ تنها به شناسایی این لحظات محدود نمیشود؛ بلکه در مدیریت پروژههای خلاق نیز نقش حیاتی ایفا میکند. در هر پروژه، تقریباً همیشه ۲۰ درصد از ویژگیها یا المانها هستند که ۸۰ درصد تاثیرگذاری نهایی را ایجاد میکنند. برای یک طراح گرافیک، این ممکن است انتخاب پالت رنگی و تایپوگرافی اصلی باشد – المانهایی که هویت اثر را تعریف میکنند.
برای یک توسعهدهنده نرمافزار، ممکن است ۲۰ درصد از قابلیتها باشند که ۸۰ درصد ارزش محصول نهایی را برای کاربر ایجاد میکنند. درک این موضوع به شما اجازه میدهد تا اولویتبندی کنید و اطمینان حاصل کنید که بهترین ایدهها و بیشترین انرژی شما بر روی بخشهایی متمرکز میشود که بیشترین تفاوت را ایجاد خواهند کرد. این رویکرد، شما را از کمالگرایی بیثمر نجات میدهد . این وسواس که همهچیز باید بیعیب و نقص باشد. در عوض، شما یاد میگیرید که در آن ۲۰ درصد حیاتی، عالی باشید و برای ۸۰ درصد باقیمانده، "به اندازه کافی خوب" بودن را بپذیرید.
یکی از عمیقترین کاربردهای این قانون ، در فرآیند ایدهپردازی نهفته است. اگر ۸۰ درصد ارزش نهایی از ۲۰ درصد ایدههای شما ناشی میشود، پس منطقی است که حجم بالایی از ایدههای اولیه را تولید کنید . حتی اگر بدانید که اکثر آنها متوسط یا حتی ضعیف خواهند بود. اینجاست که مفهوم "نسبت ضایعات خلاق" مطرح میشود. برای به دست آوردن یک الماس درخشان، باید مقادیر زیادی سنگ معدن را استخراج و پردازش کنید. به همین ترتیب، برای رسیدن به آن ایده درخشان، باید پذیرای تولید تعداد زیادی ایده معمولی باشید. نویسندگان بزرگ میدانند که برای هر صفحه درخشان، نویسندگان بزرگ میدانند که برای هر صفحه درخشان، صفحات زیادی نوشته میشود که بعداً حذف خواهند شد. نوازندگان درمییابند که برای هر اجرای بینقص، ساعتها تمرین پر از اشتباه و تکرار وجود دارد. پذیرش این واقعیت، بار سنگین انتظار برای بینقص بودن در هر لحظه را از دوش شما برمیدارد و فضایی را برای آزمایش و کشف آزادانه فراهم میکند.
با این حال، شاید تحولآورترین تاثیر قانون ۸۰/۲۰ در خلاقیت، در حوزه بازنگری و ویرایش رخ دهد. بسیاری از خالقان، زمان و انرژی نامتناسبی را صرف بهبود بخشهایی از اثر خود میکنند که در نهایت تاثیر چندانی در تجربه کلی مخاطب نخواهند داشت. قانون ۸۰/۲۰ به ما یادآوری میکند که به جای صرف کردن ساعتها برای کامل کردن جزئیات کماهمیت، باید بر روی تقویت آن ۲۰ درصدی تمرکز کنیم که هسته اصلی اثر ما را تشکیل میدهند . در پایان، قانون ۸۰/۲۰ در خلاقیت به ما نمیگوید که کمتر کار کنیم، بلکه از ما میخواهد هوشمندانهتر کار کنیم. این قانون دعوتی است برای کنار گذاشتن فرهنگ "هرچه بیشتر، بهتر" و به آغوش کشیدن فلسفه "کیفیت بر کمیت". وقتی این اصل را در عمل به کار ببندید، درخواهید یافت که خلاقیت شما نه تنها پرثمرتر میشود، بلکه لذتبخشتر نیز خواهد شد. چرا که انرژی خود را بر روی بخشی از فرآیند خلاق متمرکز کردهاید که بیشترین معنا و شور را برای شما به ارمغان میآورد. در نهایت، قانون ۸۰/۲۰ یک قطبنما است .ابزاری که به شما کمک میکند تا در اقیانوس بیکران امکانات خلاق، مسیر خود را به سمت آبهای پرازگنج پیدا کنید. شاید بزرگترین درس این باشد، هنرمند هوشمند کسی نیست که بیشترین کار را انجام میدهد، بلکه کسی است که میداند کدام کارها ارزش انجام دادن دارند.