* دکتر مهسا صالحی
تصورکنید در یک مسابقه بزرگ دویدن شرکت کردهاید، اما شما تنها کسی هستید که مسیر را نمیدانید. دیگران با اطمینان میدوند، از پیچها میگذرند و به سمت خط پایان حرکت میکنند، در حالی که شما در تلاش برای پیدا کردن مسیر اصلی هستید. این دقیقاً شبیه به راه اندازی یک کسبوکار بدون شبکهسازی است. شما ممکن است سریعترین دونده باشید، بهترین محصول یا خدمات را داشته باشید، اما اگر مسیر را ندانید، رقبایی که نقشه دارند همیشه از شما پیشی خواهند گرفت.
در دنیای کسبوکار، بهویژه برای استارتاپها و کسبوکارهای جوان، شبکهسازی بسیار فراتر از رد و بدل کردن کارت ویزیت در یک همایش یا افزایش تعداد ارتباطات در لینکدین است. شبکهسازی در حقیقت هنر ساخت و نگهداری یک اکوسیستم زنده از روابط استراتژیک است؛ اکوسیستمی که نه تنها شما را به فرصتها متصل میکند، بلکه به عنوان یک رادار پیشرفته عمل میکند تا رقبای قدرتمند خود را شناسایی کنید، از حرکات آنها آگاه شوید و در نهایت، چند گام جلوتر از آنها بازی کنید. شبکهسازی به مثابه میدان اطلاعاتی شما عمل میکند. جنگهای امروزی در کسبوکار با اطلاعات برنده میشوند. هرچه اطلاعات شما دقیقتر، بهروزتر و عمیقتر باشد، تصمیمهای استراتژیک بهتری میگیرید.
اینجاست که یک شبکه قوی به کمک شما میآید. شبکه شما، متشکل از هم صنفان، منتورها، سرمایهگذاران، مشتریان و حتی تامینکنندگان، به یک میدان اطلاعاتی زنده تبدیل میشود. وقتی شما با بنیانگذاران دیگر کسبوکارها ارتباط صادقانه برقرار میکنید، آنها اغلب در فضایی از اعتماد متقابل از چالشها، استراتژیهای بازاریابی که جواب داده، یا حتی اشتباهات پرهزینه خود صحبت میکنند. این اطلاعات، گنجینهای است که هیچ کتاب یا دوره ای نمیتواند در اختیار شما بگذارد. شما بهواسطه این شبکه است که متوجه میشوید فلان رقیب اصلی در حال تست یک بازار جدید است، یا دیگری در شرف جذب یک سرمایهگذاری کلان است. این آگاهی به شما فرصت میدهد تا واکنش نشان دهید، خود را تطبیق دهید یا حتی یک مانور پیشدستانه انجام دهید.
شبکهسازی به لنز شما برای تحلیل رقبا تبدیل میشود. این کار به شما کمک میکند رقبای واقعی و پنهان را شناسایی کنید. گاهی اوقات بزرگترین تهدید شما، آن شرکتی نیست که مستقیماً همان محصول شما را میفروشد، بلکه استارتاپی است که در حال کار روی فناوری است که صنعت شما را متحول خواهد کرد. در گردهماییهای صنعتی و گفتگو با نوآوران، شما میتوانید این رقبای پنهان را قبل از آنکه برای همه آشکار شوند، شناسایی کنید. همچنین شبکهسازی به شما امکان میدهد نقاط قوت و ضعف رقبا را از نگاهی درونی درک کنید.
یک مشتری مشترک یا یک تامینکننده میتواند بینشی فوقالعاده از عملکرد یک رقیب به شما بدهد. آیا در تحویل به موقع محصول مشکل دارند؟
آیا خدمات پس از فروش آنها ضعیف است؟ آیا کیفیت مواد اولیه آنها کاهش یافته است؟ این اطلاعات، نقاط ضعفی هستند که شما میتوانید در استراتژی بازاریابی و فروش خود به آنها بپردازید و نقاط قوت خود را در مقابل آنها برجسته کنید. علاوه بر این، شبکه شما به پیشبینی حرکت بعدی رقبا کمک میکند. وقتی با افرادی که در اکوسیستم کارآفرینی فعال هستند ارتباط داشته باشید، اخبار و شایعات را زودتر میشنوید. شنیدن اینکه یک مدیر بازاریابی بااستعداد اخیراً از شرکتی استعفا داده و به شرکت دیگری پیوسته میتواند نشانهای باشد از اینکه آن شرکت در حال برنامهریزی برای یک حمله بازاریابی بزرگ است. این پیشآگاهی به شما زمان میدهد تا خطوط دفاعی خود را تقویت کنید. شبکهسازی حتی میتواند یک تهدید را به فرصت تبدیل کند. فرض کنید یک رقیب جدید با قیمتی بسیار پایینتر از شما وارد بازار شده و سهم بازار شما را میخورد. یک بنیانگذار تنها ممکن است وحشتزده شود و وارد جنگ قیمت شود که برایش گران تمام میشود. اما یک بنیانگذار دارای شبکه قوی بلافاصله با منتور خود تماس میگیرد که به او یادآوری میکند جنگ قیمت یک راهحل کوتاهمدت و خودتخریب است. سپس با تامینکننده خود صحبت میکند و متوجه میشود رقیب جدید از مواد اولیه باکیفیت پایینتر استفاده میکند. بعد، در یک گفتگوی دوستانه با یک مالک کسبوکار دیگر در صنف متفاوت، ایده افزایش ارزش ادراکی به جای کاهش قیمت را میشنود و در نهایت، با یک مشتری وفادار که از محصول رقیب ناراضی است تماس میگیرد و از نظرات او برای بهبود محصول خود استفاده میکند. نتیجه این است که به جای تقلید از رقیب، او بر برتری کیفیت، خدمات استثنایی و ارزش برتر محصول خود تمرکز میکند و در نهایت مشتریانی را جذب میکند که به دنبال بهترین هستند، نه ارزانترین. این تبدیل یک تهدید به یک فرصت برای تمایز، تنها به لطف شبکه ممکن شد. برای ساختن چنین شبکه قدرتمندی، راهکارهای عملی وجود دارد. پیش از هر چیزی باید هدف داشته باشید. قبل از رفتن به یک رویداد، هدفی برای خود تعیین کنید، اما هرگز با ذهنیت اینکه چه چیزی میتوانم از این شخص بگیرم وارد بحث نشوید. به جای آن بپرسید چگونه میتوانم به این شخص کمک کنم؟ این نگرش، اعتماد میسازد. همیشه کیفیت را به کمیت ترجیح دهید. داشتن تعداد کمی ارتباط عمیق و قابل اعتماد بسیار ارزشمندتر از داشتن صدها ارتباط سطحی است. بر روی ساخت روابط واقعی تمرکز کنید. بعد از ملاقات با کسی، یک پیام شخصی شده برایش بفرستید و به چیزی که در مکالمه گفتید، اشاره کنید. این نشان میدهد که واقعاً گوش دادهاید. به دنبال مخفیگاه رقبا باشید. به رویدادها، انجمنهای صنعتی و گروههای آنلاینی بروید که رقبای موفق شما احتمالاً در آنجا حضور دارند. خود را در محیطی قرار دهید که میخواهید شبکه شما در آن باشد. سعی کنید یک دهنده باشید، نه یک گیرنده. بهترین راه برای قدرتمند کردن شبکه خود این است که ابتدا منبع ارزش برای دیگران باشید. اگر مقالهای مفید خواندهاید آن را برای آشنایان خود بفرستید. اگر میتوانید کسی را به شخص دیگری معرفی کنید، این کار را بکنید. این سخاوتمندی، باعث میشود مردم شما را به خاطر بسپارند و تمایل داشته باشند در آینده به شما کمک کنند. از قدرت منتورینگ استفاده کنید. پیدا کردن یک منتور باتجربه در صنعت شما مانند داشتن یک نقشه گنج است. آنها قبلاً این مسیر را رفتهاند، رقبا را دیدهاند و از اشتباهات جان سالم به در بردهاند. گاهی اوقات همکاری با یک رقیب میتواند برای هر دو طرف سودمند باشد. میتوانید در یک پروژه خاص، در بازاریابی یک ایده جدید یا حتی در خرید حجمی مواد اولیه با هم همکاری کنید. شبکهسازی به شما کمک میکند این زمینههای مشترک را شناسایی کنید و فضایی از اعتماد برای بررسی این همکاریها ایجاد نمایید. به خاطر داشته باشید که شبکهسازی یک دوی ماراتن است، نه یک دو سرعت. برای یک کسبوکار جوان، شبکه قوی یک دارایی استراتژیک و یک مزیت رقابتی پایدار است. سلاح مخفی خود را بسازید قبل از آنکه رقبای شما این کار را بکنند. زیرا در نبرد بیامان بازار، آنکه بهترین شبکه را دارد، پیروز میدان است.