* علی اکبر رضایی
ایران پس از جنگ ۱۲ روزه با آمریکا و رژیم صهیونیستی، در وضعیتی میان جنگ و صلح قرار گرفته است؛ تهدیدها هنوز به سطح درگیری مستقیم نرسیده و در عین حال توافقی پایدار برای کاهش فشارها و تنشها حاصل نشده است. این حالت میان جنگ و صلح، که به نوعی «وضعیت تعلیق» نامیده میشود، پیامدهای عمیقی برای کشور دارد. رهبر انقلاب در سخنرانی اخیر خود بر لزوم غلبه بر این وضعیت تأکید کردند؛ موضوعی که میتواند جهتگیری آینده کشور را به شکل مستقیم مشخص کند.
ایران طی سالهای اخیر با فشارهای اقتصادی، تحریمهای گسترده و تهدیدات نظامی متعددی مواجه بوده است. نمونههای بارز این تنشها شامل جنگ ۱۲ روزه اخیر، حملات سایبری، و فشارهای دیپلماتیک علیه برنامههای هستهای و موشکی کشور است. این وقایع نشان میدهند که حتی در شرایطی که جنگ مستقیم رخ نداده، تهدیدها و فشارها میتوانند بر منابع کشور و اعتماد جامعه تأثیرگذار باشند.
وضعیت «نه جنگ نه صلح» موجب فرسایش منابع و ایجاد فضای روانی نامطمئن در جامعه شده است. سرمایهگذاران داخلی و خارجی در تصمیمگیری محتاط عمل میکنند، دستگاههای اجرایی در برنامهریزی و اجرای پروژهها دچار تردید میشوند و بخشهایی از جامعه اعتماد خود را به بهبود اوضاع از دست میدهند. مثالهایی از این وضعیت شامل کاهش جریان سرمایهگذاری خارجی، تعویق پروژههای کلان و افزایش نگرانی عمومی درباره آینده اقتصادی کشور است.
این وضعیت نه تنها بر داخل کشور تأثیر میگذارد، بلکه روابط ایران با همسایگان و قدرتهای جهانی را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. از یک سو، کشور باید مراقب تحرکات متحدان منطقهای و قدرتهای فرامنطقهای باشد؛ از سوی دیگر، هرگونه واکنش شتابزده میتواند فرصتهای دیپلماتیک و اقتصادی را از دست دهد. این پیچیدگیها نشان میدهد که مدیریت هوشمندانه و راهبردی این وضعیت، برای حفظ امنیت و ثبات کشور حیاتی است.
رهبر انقلاب سه محور اصلی را برای غلبه بر این شرایط برجسته کردند:
1. تکیه بر توان داخلی: استفاده از ظرفیتهای اقتصادی، علمی و فنی کشور برای کاهش وابستگی به منابع خارجی و افزایش خودکفایی. این محور شامل تقویت صنایع داخلی، توسعه فناوریهای نوین و بهرهگیری از نیروی انسانی متخصص است.
2. انسجام نهادها: هماهنگی میان دولت، نهادهای اجرایی و بخشهای مختلف کشور برای تصمیمگیری مؤثر و به موقع. انسجام نهادها موجب میشود که کشور بتواند در مواجهه با تهدیدها واکنش سریع و هدفمند داشته باشد و از پراکندگی انرژیها جلوگیری شود.
3. مدیریت هوشمندانه تعاملات بینالمللی: حفظ منافع ملی در روابط خارجی و بهرهگیری از فرصتهای بینالمللی بدون گرفتار شدن در فشارها و تهدیدها. این محور شامل دیپلماسی فعال، مذاکره هوشمندانه و تقویت روابط منطقهای و جهانی است.
اگر کشور در وضعیت فعلی باقی بماند، رشد اقتصادی کند، فشار روانی بر جامعه افزایش و فرصتهای بینالمللی از دست خواهد رفت. در مقابل، غلبه بر وضعیت «نه جنگ نه صلح» میتواند ثبات نسبی، افزایش اعتماد عمومی و ارتقای موقعیت منطقهای ایران را به همراه داشته باشد.
غلبه بر این وضعیت صرفاً یک شعار نیست؛ بلکه نیازمند برنامهریزی دقیق، هماهنگی نهادها و استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای داخلی و خارجی است. تنها در این صورت میتوان فشارهای موجود را به فرصتی برای تقویت کشور تبدیل کرد و مسیر رشد و امنیت پایدار را هموار ساخت.