* دکتر مصطفی یحیایی
یادتان میآید آن روزها را ؟ زمانی که دیپلم میگرفتیم، اولین سئوال همه این بود: "برای چه رشتهای به دانشگاه میروی؟" آن زمان، دانشگاه رفتن نه یک انتخاب، که تنها راه پیشرو محسوب میشد. خانوادهها با افتخار از فرزندان دانشجوی خود صحبت میکردند و گویی کسی که به دانشگاه نمیرفت، آیندهای در کار و زندگی نداشت. اما امروز قصه کاملاً متفاوت شده است. جوانان ما دیگر آن اشتیاق سابق به تحصیلات دانشگاهی را ندارند و این تغییر نگرش، دلایل جالب توجهی دارد. در گذشته، دانشگاه تضمینی برای یافتن شغل مناسب بود. کسی که مدرک دانشگاهی داشت، تقریباً مطمئن بود که میتواند کار خوبی پیدا کند. اما امروز با نگاهی به آمار فارغالتحصیلان بیکار میبینیم که این معادله دیگر صدق نمیکند. جوانان به چشم خود دیدهاند که بسیاری از همسنوسالهایشان با وجود مدارک دانشگاهی معتبر، ماهها و حتی سالها در جستجوی کار هستند. در مقابل، افرادی را میبینند که بدون تحصیلات دانشگاهی، با یادگیری مهارتهای کاربردی، کسبوکارهای موفقی راه انداختهاند. یکی از مهمترین دلایل این تغییر نگرش، تحولات سریع بازار کار است. امروزه بسیاری از مشاغل پردرآمد، به مهارتهای تخصصی نیاز دارند که لزوماً در دانشگاهها آموزش داده نمیشوند. طراحی وب، برنامهنویسی، دیجیتال مارکتینگ، تولید محتوا و بسیاری از مشاغل نوین، بیشتر به تجربه عملی و مهارتهای فردی نیاز دارند تا مدارک آکادمیک. جوانان هوشمند ما این واقعیت را دریافتهاند و به جای صرف سالها زمان در دانشگاه، ترجیح میدهند همان زمان را به کسب مهارتهای کاربردی اختصاص دهند. مسئله هزینههای دانشگاه نیز عامل مهم دیگری است. با افزایش چشمگیر شهریههای دانشگاههای غیرانتفاعی و آزاد، بسیاری از خانوادهها از خود میپرسند آیا این سرمایهگذاری سنگین واقعاً ارزش دارد؟ وقتی میبینند پس از سالها تحصیل و پرداخت هزینههای گزاف، فرزندشان همچنان در یافتن شغل مناسب مشکل دارد، طبیعی است که به راههای جایگزین فکر کنند.
نظام آموزشی دانشگاهی ما نیز در این تغییر نگرش بیتأثیر نبوده است. بسیاری از دانشجویان گلایه دارند که دروس دانشگاهی با نیازهای واقعی بازار کار فاصله زیادی دارد. آنها سالها وقت صرف یادگیری مطالب تئوری میکنند که در عمل کمترین کاربردی برایشان ندارد. در مقابل، دورههای مهارتآموزی کوتاهمدتی وجود دارند که در مدت زمان بسیار کمتری، مهارتهای ضروری برای ورود به بازار کار را آموزش میدهند. جالب اینجاست که این پدیده مختص ایران نیست. در بسیاری از کشورهای پیشرفته نیز شاهد کاهش تمایل به تحصیلات دانشگاهی هستیم. غولهای فناوری مانند گوگل، اپل و IBM دیگر مدرک دانشگاهی را شرط استخدام قرار نمیدهند. آنها بیشتر به مهارتها و تواناییهای عملی افراد توجه میکنند. این تغییر نگرش جهانی به جوانان ما نشان داده است که موفقیت الزاماً از دروازه دانشگاه نمیگذرد. البته نباید تصور کرد که دانشگاه دیگر هیچ ارزشی ندارد. تحصیلات آکادمیک در برخی رشتههای تخصصی مانند پزشکی، مهندسیهای خاص و علوم پایه همچنان ضروری است. اما مسئله اصلی این است که دانشگاه باید از حالت انحصاری خارج شود و به عنوان یکی از راههای ممکن برای موفقیت دیده شود، نه تنها راه موجود. امروز شاهد ظهور نسل جدیدی از جوانان هستیم که جسورانه مسیرهای متفاوتی را برای موفقیت انتخاب میکنند. آنها به جای نشستن در کلاسهای نظری، ترجیح میدهند زودتر وارد بازار کار شوند، کسبوکار خود را راه بیندازند و مهارتهای واقعی را در عمل بیاموزند. این تغییر نگرش اگرچه برای نسل قدیم ممکن است عجیب به نظر برسد، اما در واقع پاسخی هوشمندانه به شرایط جدید اقتصادی و اجتماعی است. شاید وقت آن رسیده که به جای اصرار بر الگوهای قدیمی، به جوانان اعتماد کنیم و بپذیریم که در دنیای امروز، راههای بسیاری برای موفقیت وجود دارد. موفقیتی که دیگر لزوماً با مدرک دانشگاهی تعریف نمیشود، بلکه با مهارت، خلاقیت و توانایی حل مسائل واقعی زندگی سنجیده میشود. این همان درسی است که جوانان امروز به خوبی آن را فراگرفتهاند.