* فرید خوشدل
نظام آموزشی ایران در طول دهههای گذشته با پدیدهای به نام «ثبات محتوای آموزشی» مواجه بوده است. این در حالی است که در بسیاری از کشورهای جهان، حتی کشورهای در حال توسعه، محتوای آموزشی به طور منظم و متناسب با نیازهای روز جامعه و تحولات جهانی بهروزرسانی میشود. این تفاوت اساسی، سئوال مهمی را مطرح میکند: چرا محتوای آموزشی در ایران با وجود گذشت سالیان متمادی و تغییرات گسترده در عرصههای مختلف علمی، فناوری و اجتماعی، همچنان ثابت مانده است؟ ریشهی این مسئله را باید در ساختار متمرکز نظام آموزشی ایران جستجو کرد. تصمیمگیری دربارهی تمام جزئیات محتوای آموزشی، از جمله کتابهای درسی، روشهای تدریس و شیوههای ارزشیابی، در مرکز و توسط تعداد محدودی از افراد انجام میشود. این تمرکزگرایی شدید باعث شده است که هرگونه تغییر و تحول در محتوای آموزشی با کندی بسیار انجام شود و نوآوریهای آموزشی به سختی بتوانند راه خود را به کلاسهای درس باز کنند.
فرآیند بازنگری محتوای آموزشی در ایران نیز به خودی خود یکی از موانع اصلی تحول آموزشی محسوب میشود. این فرآیند آنقدر پیچیده و طولانی است که حتی برای ایجاد کوچکترین تغییرات نیز باید مراحل متعدد اداری و بوروکراتیک طی شود. این وضعیت باعث شده است که محتوای آموزشی ما در بسیاری از موارد سالها و حتی دههها بدون تغییر اساسی باقی بماند، در حالی که جهان به سرعت در حال تحول است.دعامل دیگری که به ثبات محتوای آموزشی دامن زده است، مقاومت در برابر تغییر در بین برخی از معلمان و مدیران آموزشی است. بسیاری از این افراد به روشهای سنتی تدریس عادت کردهاند و تغییر این عادات برایشان دشوار است. این مقاومت گاهی ناشی از ترس از ناشناختهها است و گاهی نیز به دلیل عدم آگاهی از مزایای روشهای جدید آموزشی یا کمبود فرصتهای آموزشی برای یادگیری این روشها.
مشکل کمبود منابع مالی نیز سد دیگری در راه تحول محتوای آموزشی است. بهروزرسانی محتوای آموزشی نیازمند سرمایهگذاری قابل توجهی در زمینههای مختلف از جمله تألیف کتابهای جدید، آموزش معلمان و تجهیز مدارس است. با توجه به محدودیتهای بودجهای که نظام آموزشی ایران با آن مواجه است، این فرآیند همواره با چالشهای جدی روبرو بوده است. یکی از اساسیترین مشکلات محتوای آموزشی فعلی، تأکید بیش از حد بر یادگیری طوطیوار و حفظیات است. در حالی که نظامهای آموزشی پیشرو در جهان سالهاست که به سمت آموزش مهارتهایی مانند تفکر انتقادی، حل مسئله و خلاقیت حرکت کردهاند، ما هنوز درگیر روشهای سنتی آموزش هستیم که بیشتر بر محفوظات تأکید دارند.
پیامدهای این ثبات محتوایی بسیار گسترده و عمیق است. دانشآموزانی که از این نظام آموزشی فارغالتحصیل میشوند، اغلب فاقد مهارتهای لازم برای مواجهه با چالشهای دنیای واقعی هستند.
ادامه در صفحه 8