* مهندس فاطمه یحیایی
در دنیای پرتلاطم کسب و کار امروز، جایی که تغییر تنها ثابت مطلق است، یک مهارت نادر تفاوت بین برندگان و بازندگان را رقم می زند: توانایی دیدن آینده قبل از وقوع آن. تصور کنید در سال ۲۰۰۷ می دانستید که تا پنج سال بعد، مردم به جای دوربین های دیجیتال، با گوشیهای هوشمند عکس خواهند گرفت. یا اگر در ۲۰۱۹ پیش بینی می کردید که جهان به زودی درگیر یک همه گیری خواهد شد که خرید آنلاین را به یک ضرورت تبدیل می کند. این لحظات طلایی همان نقاط عطفی هستند که کارآفرینان پیشرو را از دیگران متمایز می کنند. پیش بینی ترندها دیگر یک مهارت تجملی نیست، بلکه یک ضرورت حیاتی برای بقا در بازارهای پررقابت امروز است. تحقیقات نشان می دهد ،شرکت هایی که سیستم های پیش بینی ترندهای قوی دارند، به طور متوسط ۳۳ درصد سریعتر رشد می کنند و در زمان بحران های اقتصادی، شانس بقای شان ۵۰ درصد بیشتر است. اما چگونه می توان این توانایی ارزشمند را پرورش داد؟
راز موفقیت در تبدیل شدن به یک "انسان رادار" است. کسی که دائماً در حال اسکن محیط اطراف برای یافتن سیگنال های ضعیف تغییر است. این سیگنال ها ممکن است در داده های جستجوی گوگل پنهان باشند، در گفتگوهای شبکه های اجتماعی مخفی شده باشند، یا در آزمایش های استارتاپ های نوپا قابل ردیابی باشند. ابزارهایی مانند گوگل ترندز،
SEMrush و Brandwatch پنجره هایی به این جهان از داده های ارزشمند هستند. اما پیش بینی ترندها به معنای پیشگویی دقیق آینده نیست، بلکه بیشتر شبیه به آماده شدن برای چندین آینده احتمالی است. تکنیک “سناریوپردازی” به کارآفرینان کمک می کند تا برای سه مسیر مختلف برنامه ریزی کنند: یک سناریوی بهینه که در آن همه چیز طبق برنامه پیش می رود، یک سناریوی محتمل که ادامه روندهای فعلی را نشان می دهد، و یک سناریوی بدبینانه که تمام خطرات احتمالی را در نظر می گیرد.
امروز شاهد ظهور ترندهای کلیدی هستیم که می توانند صنایع را متحول کنند. از فروش در متاورس که برندهایی مانند نایک و گوچی در حال آزمایش آن هستند، تا ظهور هوش مصنوعی خلاق که با ابزارهایی مانند ChatGPT در حال تغییر روش های تولید محتواست. اقتصاد اشتراکی و فناوریهای پایداری نیز از دیگر تحولاتی هستند که
چشم انداز کسب وکارها را دگرگون خواهند کرد. شروع کار ساده تر از آن چیزی است که فکر می کنید. یک سیستم رصد ترندها
می تواند به سادگی یک صفحه در نوت بوک شما باشد که هر هفته مشاهدات خود را در آن ثبت
می کنید. صحبت منظم با مشتریان، تشکیل یک تیم ترندواچینگ (حتی اگر فقط یک نفر باشد)، و تمایل به آزمایش ایده های جدید، همگی بخشی از فرآیند تبدیل شدن به یک کارآفرین آینده نگر هستند.
اما هشدارهایی جدی نیز وجود دارد. دنبال کردن کورکورانه ترندها می تواند به اندازه نادیده گرفتن آنها خطرناک باشد. تمایز قائل شدن بین ترندهای پایدار و مدهای زودگذر یک مهارت حیاتی است. همچنین، وقتی یک ترند آنقدر بزرگ می شود که همه از آن استفاده می کنند، معمولاً دیگر دیر شده است. این همان “شکاف ترند” است. آینده همیشه به کسانی تعلق داشته است که جرأت دیدن آن را داشته اند، قبل از اینکه برای همه آشکار شود. در جنگ کسب وکار امروز، این توانایی دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت بقاست. خوشبختانه، برخلاف تصور عموم، پیش بینی ترندها بیشتر یک علم است تا یک هنر، و مانند هر علم دیگری، قابل یادگیری و پرورش است.
هر کارآفرینی می تواند با پرسیدن پنج سؤال کلیدی هر هفته از خود، شروع به پرورش این مهارت کند: چه تغییراتی در رفتار مشتریانم می بینم؟ رقبایم در حال آزمایش چه چیزهای جدیدی هستند؟ در صنایع دیگر چه ترندهایی در حال ظهور است؟ چه فناوری هایی می تواند کسب وکار من را متحول کند؟ و اگر بخواهم سه سال بعد را امروز بسازم، چه چیزی باید تغییر کند؟ پیش بینی ترندها در نهایت یک ذهنیت است.تمایل به دیدن جهان نه آنگونه که هست، بلکه آنگونه که می تواند باشد. این همان نگاه پیش گویی است که استیو جابز را قادر ساخت برند جهانی اپل کرد، یا که باعث شد جف بزوس خرده فروشی آنلاین را زمانی که دیگران آن را غیرممکن می دانستند، ممکن بپندارد. شک نکنید که همچینین قابلیتی در دنیای امروز، می تواند مهم ترین مزیت رقابتی شما باشد.