* حمید نجف
شرکت سرمایهگذاری تأمین اجتماعی (شستا) طی سالهای اخیر، بارها از طریق رسانههای رسمی و مدیران ارشدش اعلام کرده که به سودهای تاریخی و عملکردی درخشان دست یافته است. رشد سود تلفیقی، افزایش ارزش پرتفوی بورسی، و اجرای پروژههای صنعتی، همگی در قالب گزارشهای رنگارنگ و اظهارات امیدوارکننده منتشر شدهاند.
اما در عمل، بازنشستگان، بیمهشدگان و حتی ناظران اقتصادی با یک پرسش جدی مواجهاند: با وجود این حجم سود، چرا سهم واقعی تأمین اجتماعی بهعنوان متولی بیش از نیمی از جمعیت کشور، تنها سه درصد از منابع خود را از محل شستا تأمین میکند؟
طبق گزارش رسمی مرکز پژوهشهای مجلس و نقل از منابع معتبر از جمله خبرگزاری تسنیم، تنها حدود ۷ درصد از کل منابع سازمان تأمین اجتماعی از محل سود سرمایهگذاریها (اعم از بورسی و غیربورسی) تأمین میشود، که سهم عمده آن به شستا تعلق دارد. پس از کسر هزینهها، سهم خالص این سود به حدود سه درصد میرسد. در حالیکه بنابر اظهارات مدیرعامل شستا، سود خالص گروه در سال مالی منتهی به ۱۴۰۳ حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بوده است. این ارقام نشان میدهد که با وجود موفقیتهای ظاهری، بازنشستگان سهم ناچیزی از این سود میبرند. این تضاد میان گزارشهای مالی درخشان و وضعیت معیشتی واقعی بیمهشدگان، موجب کاهش اعتماد عمومی و طرح ابهاماتی جدی شده است. بررسیها نشان میدهد که بسیاری از شرکتهای زیرمجموعه شستا محصولات خود را با هزینههای بالا و راندمان پایین تولید میکنند.
ادامه در صفحه 2