* منیر ابراهیمی امین
وقتی اتفاقی در دنیا می افتد اینکه چه کسی زودتر و بهتر روی موج رسانه سوار شود ،
تعیین کننده است.بارها دیده شده که اگر از این لحظات درست استفاده نکنیم دشمنان واقعیات را تغییر داده و به خورد جوامع می دهند که در این صورت اثرگذاری بر روی آن سخت و یا غیر ممکن
می باشد.
در حال حاضر باید در کنار به رخ کشیدن همبستگی مردم و نمایش وطن دوستی احساسی مان، روی معنای مذاکره و اینکه ما در حال مذاکره بودیم مانور شدید داده شود. دنیا باید بفهمد ما مذاکره را انتخاب کردیم نه تسلیم شدن را. قوانین بی اثر بین المللی حوزه بعدی است که کمتر به آن پرداخته شده. طبق کدام قانون بین المللی اسرائیل به ما حمله کرد؟ حتی اگر ترس از اتمی شدن ایران داشته بدون اجاره سازمان ملل و شورای حکام اجازه برای حمله نداشته است و کشوری که حمله را شروع می کند متجاوز و محکوم است و دولت های اروپایی این را خوب می دانند و نه تنها سکوت مرگبار کرده اند بلکه با وقاحت تمام آن را وارانه جلوه می دهند. ملت ها باید بدانند که ترس اسرائیل از ایران مجوز حمله به عنوان دفاع پیش دستانه نمی شود.
موضوع بعدی بحث نقطه زنی اهداف از طرف رژیم صهیونیستی است که در جنگ غزه هم شاهد بودیم که این غاصبان هر جا را که می زدند بهانه می کردند که ربطی به حماس دارند از کوچه و خانه و مغازه گرفته تا بیمارستان و مدرسه و عروسی. الان هم باید نشان داد که غیر نظامیان و دانشمندان هسته ای ما چگونه هدف قرار می گیرند؛ چون پیام نتانیاهو در شبکه های اجتماعی مرتب به نمایش در می آید؛ باید عدم اجرای آن را پر رنگ تر ببینند حتی اگر نشان دهنده شدت تخریب مناطق ما باشد. مخصوصا که در حال حاضر رژیم کودک کش به فاز مظلوم نمایی پناه برده و هر چه آمار می دهد از زنان و بچه هاست، گویا مردان آنها در پناهگاه ها می خوابند و یا جلیقه های ضد تخریب برتن دارند و زنان و بچه هایشان را بدون حفاظ رها کرده اند!
همانطور که در آغاز 7 اکتبر ضجه های غیرواقع می کشیدند و از کشته شدن بچه هایی صحبت می کرد که هیچ وقت ثابت نشد، حالا هم باید ثابت کرد که غیرواقع آمار می دهند. باید روی شواهد کمی که داریم سرمایه گذاری کنیم. مثلا اینکه اگر بیمارستان تخریب شده، هدف موشک بوده، چرا پس فقط دیوارش تخریب شده؟ تصاویر مکان های موشک خورده نشان می دهد که قدرت تخریب اهداف ایران بسیار بالاست و دیگر امکان زندگی در آن نمی باشد چه برسد حرکت بیماران با پایه سرم! اگر چه مردم دنیا از وقایع غزه بسیار عصبانیند و از ویران شدن سرزمین های غصبی شادمانند ولی باید بهانه های تبلیغاتی را از آنها بگیریم. اگر ایران تمهیدات لازم برای مخفی کردن ادوات تاسیسات هسته ای فردو و نطنز را پیش بینی نمی کرد با حمله اخیر رژیم صهيونيستی چه فاجعه ای به بار می آمد؟ باید با شبیه سازی اثرات آن در پویا نمایی و انیمیشن، جهانیان را با اثرات فاجعه بار آن آشنا کرد.
همچنین از تک تک کلمات خواسته و ناخواسته آنها باید بر علیه شان استفاده نمود و مانور داد مانند صحبت های اخیر گروسی که بسیار به جا به آن پرداخته شده است. یا زبان درازی وزیر جنگ شان که حرف از هیروشیما می زند را نباید گذر کرد و آنقدر در رسانه ها به اشکال گوناگون نقدش کرد که دیگر جرأت تکرارش را نداشته باشند.
فراموش نکنیم که خبرها یک زمان دارند اگر به موقع از آن استفاده نماییم ،جا برای کار حتی در طولانی مدت را دارد ولی اگر زمانش بگذرد سوخته به حساب می آید.