* مهندس فاطمه یحیایی

مدیرانی که به کارمندانشان اجازه ی اشتباه کردن می دهند، در مقابل مدیرانی که از اشتباهات می هراسند ، کسب و کارها را با رویکردهای متفاوتی رهبری می کنند. فرض کنید که شما در مجموعه ای کار می کنید که مدیر آن مجموعه همواره از ایده های نو استقبال می کند، شما را تشویق می کند و اگر اشتباهی هم رخ دهد ، 

تمام قد  از شما دفاع می کند. شما در چنین محیط کاری آرامش دارید و از انجام کار لذت می برید. 
در مقابل محیط کاری را در نظر بگیرید که یک مدیر مداخله گر، خودخواه و خود محور دارد و این چنین رفتاری ، انرژی و خلاقیت را در اعضای تیمش از بین می برد و باعث ایجاد اضطراب و سردرگمی در شما می شود. شما کدام محیط را برای کار کردن انتخاب می کنید؟ حتی اگر در مجموعه ی اول، از حقوق و مزایای کمتری هم برخوردار باشید ، باز انتخاب اول شما خواهد بود. چرا؟ چون هیچ چیز به اندازه ی مدیرانی که روحیه را از بین می برند، مخرب و هزینه بردار نیست و در محیطی که کارمندان روحیه و انگیزه ی خود را از دست بدهند ، هرگز عملکرد خوبی نخواهند داشت و دیر یا زود از شغل خود کناره گیری می نمایند. البته هیچ کس نمی خواهد که مدیر بدی باشد، ولی چرا مدام با مدیران نابلدی در کسب و کارها روبرو 
می شویم ؟ طبق آمارهای جهانی موسسه گلوپ در سال 2015، نیمی از کارمندانی که از کار خود استعفا داده اند، می خواستند که از یک مدیر بد دور باشند. 
شاید برایتان جالب است که بدانید در دنیای مدرن امروز، موضوع عدم ایجاد انگیزه ، بسیار متداول است و تحقیقات نشان می دهد که 
هفتاد درصد از تاثیر حفظ روحیه یا از بین رفتن آن، به مدیران یک مجموعه بستگی دارد.
اما مدیرانی که انگیزه ایجاد می کنند از چه خصوصیاتی بر خوردارند؟ یک مدیر کارآفرین چگونه می تواند با تزریق انگیزه در کارکنانش آن ها را هم به سمت خلاقیت سوق دهد؟ نکته ی اول آنکه دستاورد های کوچک و بزرگ را ببنید. نادیده گرفتن این موضوع و عدم قدردانی و تشکر، به ویژه از بهترین کارمندان می تواند هزینه های زیادی را به کسب و کار شما تحمیل کند. مدیران کاربلد، شنونده های خوبی هستند. آن ها به کارمندان خود خوب گوش می کنند و پیشنهادات آن ها را به خوبی ارزیابی می کنند. آن ها توانایی زیردستانشان را شناسایی می کنند و هرگز بر روی اشتباهات گذشته ی کارمندانشان تاکید نمی کنند. آن ها قادر به تصمیم گیری های سریع هستند و در برابر ایده های جدید، قابلیت تغییر و تصمیم گیری های آنی را دارند.برقراری روابط دوستانه میان کارمندان، فراهم نمودن یک محیط شاد و پر انرژی می تواند برگ برنده ای برای مدیران باشد. 
مسئله مهم دیگری که باید به آن توجه داشته باشید ، اعتماد است. به اعضای تیم تان اعتماد داشته باشید. تیمی که در آن رنگ اعتماد کم رنگ باشد، به معنای واقعی تیم نیست، بلکه صرفا گروهی از افراد را گرد هم می‌آورند که با هم کار مشترکی را انجام می‌دهند. 
در چنین مجموعه ای نمی توان انتظار پیشرفت های چشمگیری داشت. چرا که هرگز همکاری موثری بین اعضای این تیم وجود ندارد و البته کارکنان در برابر موفقیت و یا عدم موفقیت مجموعه هم عملکردی منفعل خواهند داشت. مدیرانی که حتی اجازه نمی دهند ، کارمندان سر میز یکدیگر بروند و مکالمه کوتاهی با هم داشته باشند ، باید بدانند که انضباط برقرار شده از این طریق ، هرگز راه رسیدن به موفقیت نخواهد بود و تنها کارمندان خود را تحت استرس و قوانین دست و پا گیر آزار می دهند.
انتخاب با شماست که چگونه مجموعه ی خود را مدیریت کنید، اما اگر می‌خواهید دراین شرایط سخت اقتصادی ، مجموعه ی کاری تان را به موفقیت نزدیک تر کنید، این دقیقا همان نوع مدیریتی است که برای کسب و کارتان نیاز دارید.