مصطفی یحیایی
mostafa yahyaeiii@gmail.com
زباله هم مانند بسیاری از بخش های دیگر صاحب اقتصاد شده است. این اقتصاد به قدری جدی است که این روزها کمتر کسی هست که گونی به پشت های زبالهجمعکن را در گوشه کنار پایتخت ندیده باشد. افرادی که زباله ها را قبل از آن که ماشین های شهرداری جمعآوری کند، تفکیک و جمع آوری می کنند. بله تا کارگران شهرداری بیایند و این حجم از زباله را ببرند سیستمی هوشمندتر، سریع تر و چابک تر بخش های ارزشمند آن را جدا کرده و برده اند. کارگران کف خیابان این چرخه که اکثرا به دلیل غیر رسمی بودنشان نمی توان آمار دقیقی از آنها داشت این زباله ها را به قیمت بسیار ناچیزی به دلالان بالادستشان می فروشند تا سود اصلی عاید آن ها شود.
طبق آمارهای منتشر شده، روزانه بیش از
3/5 میلیون تن زباله در جهان تولید می شود که بر اساس اعلام سازمان بهداشت جهانی در سال 2018 سرانه تولید جهانی زباله در هر روز بازای هر شخص 300 گرم است. این در حالی است که این رقم برای ما ایرانی ها به بیش از 710 گرم و برای تهرانی ها 790 گرم یعنی 5/2 برابر متوسط جهانی است. البته طبق گزارش ها، 70 درصد زباله های جهان بازیافت می شوند و در ایران این رقم 20 درصد است. بر اساس پژوهشی که توسط محققان دانشگاه خوارزمی انجام شده در کشور ایران روزانه در حدود 50 هزار تن زباله تولید می شود که سهم شهری همچون تهران در تولید زباله، نزدیک به هفت هزار و پانصد تن در روزهای معمول سال و 11 هزار تن در روزهای پایانی سال است. چندی پیش معاون رفاه اجتماعی،
وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیان کرده بود که گردش مالی تفکیک زباله در شهر تهران بیش از دو هزار میلیارد تومان است، که سهم شهرداری تنها به 200 میلیارد تومان میرسد و سهم نیروی کار از این اقتصاد 300 میلیارد تومان و بقیه سهم دلالان است.
البته هیچ کس به درستی نمی داند از طلای کثیف در پایتخت چقدر تومان و اسکناس استحصال می شود. صنعتی که کف چرخه ی اقتصادی اش تنها در پایتخت دست کم روزانه چیزی بیش از هشتصد میلیون تخمین زده شده است که هنوز سقفش را نمی دانیم. چرا که بخش اعظمی از این جمع آوری ها توسط نیروی کار غیر رسمی و کودکان کار صورت می پذیرد که آمار رسمی و شفافی در این حوزه در دسترس نیست. حال اگر واقعا سودآوری این صنعت این نرخ عجیب و غریب است، چرا تا کنون آنطور باید و شاید به این صنعت سودآور نگاه نشده است و از فرصت های اشتغال زا و گردش مالی بالای آن بهره لازم برده نشده است.
تهدید زباله در کشور باید به فرصت اشتغال تبدیل شود. در حال حاضر هشتاد درصد زباله های تولیدی کشور جزو زباله های غنی محسوب می شود و اگرچه بیانگر بد مصرف بودن و پر مصرف بودن ماست، اما میتواند با قرار گرفتن در چرخه بازیافت بخش قابل توجهی اشتغال و به تبع آن صرفه ی اقتصادی به همراه داشته باشد. البته در نگاه اول نوک تمامی پیکان ها به سمت شهرداریها نشانه میرود. بسیاری از شهروندان نیز گله مندند که چرا نحوه جمع آوری زباله ها به قسمی صورت می پذیرد که بسیاری از زباله گردها با پاره کردن کیسه ها کوچه و درب منزلشان و یا بطور کلی چهره شهر را آلوده می سازند.
اما هنگامی که عمیق تر به این حوزه بنگریم خواهیم دید اگر قرارباشد تغییری از منظر اقتصادی و زیستمحیطی در وضعیت زباله های شهری صورت پذیرد، قبل از هر اقدامی نیازمند اصلاح رفتار مردم و فرهنگ سازی تفکیک زباله در مبدا هستیم. برای مدیریت پسماند در کشورمان باید یک عزم ملی ایجاد کنیم. چرا که مدیریت بازیافت زباله و تفکیک آن از مبدا، هرگز نمی تواند به تنهایی توسط شهرداری ها صورت پذیرد.