دکتر حوریه یحیایی
Hooriye_yahyaei@yahoo.com
در دنیای پر شتاب امروز، که تحولات صنعتی و اقتصادی در کشورها در کسری از ثانیه در حال توسعه و پیشرفت است، مدل سنتی داشتن یک مدرک دانشگاهی و طی کردن پله های ترقی برای رسیدن به یک موفقیت کمی قدیمی شده است. بهتر است بگوییم، مدارک دانشگاهی نیز در کنار ایدههای ناب و چاشنی خلاقیت و نوآوری می تواند موجبات پیشرفت فرزندانمان را فراهم سازد. از اینرو لزوم آموزش کارآفرینی و فعالیت در کسب و کارهای نوپا برای فرزندانمان از همان سنین کودکی امری ضرورری بنظر می رسد و احتمال کارآفرین شدن کسانی که از کودکی با کارآفرینی و فوت و فن آن آشنا می شوند در آینده، پنج برابر بیشتر از افراد آموزش ندیده است. بسیاری از پدر و مادرها آرزو دارند که فرزندانشان دکتر، مهندس، خلبان و... شوند و اغلب این تفکرات را در ذهن فرزندانشان القا میکنند. اما تقریبا تا به حال هیچ پدر و مادری را ندیده ام که بخواهند فرزندشان در آینده یک کارآفرین شود! اگر می خواهید فرزندانتان به جای اینکه در آینده یک فرد مهم در جامعه باشند، یک فرد موثر برای جامعه باشند، باید از همین امروز پایههای یک ذهن کارآفرین را در وجودشان نهادینه نماییم.
کودکان معمولا هیچ شناختی از کارآفرینی ندارند. آشنایی آن ها با این موضوع از سنین کم می تواند آن ها را در آینده تبدیل به کارآفرینان موفقی نماید. همانطور که در اطراف خود مشاهده می کنید در هر خانواده ای با دست کم یک الی دو نفر تحصیل کرده ی لیسانس و یا فوق لیسانس بیکار روبرو خواهید شد. هدف آموزش کودکان با کارآفرینی از همان سنین اولیه، کاهش افرادی است که بدون در نظر گرفتن نیازهای جامعه وارد دانشگاه شده و به دلیل فرایند آموزشی ناقص و ناکارامد و بدون یاد گرفتن مهارت های لازم و کاربردی آمار فارغ التحصیلان بیکار کشور را بالا می برند.
قراردادن فرزندانمان در مدارسی که آموزش کارآفرین در راس آن قرار دارد، به دانش آموزان کمک می کند که زندگی بهتری داشته باشند، نه صرفا تنها چند فرمول بیاموزند و رقابت اصلی حاکم بین آن ها کسب نمره ی بالاتر باشد. اگر فرزندان این سرزمین در مدارس و در دانشگاه ها با معدلهای بالا فارغ التصیل می شوند، لزوما آمادهی ورود به دنیای کسب و کار نیستند. اگر فکر کمی کنید که این معدل های بالا رمز موفقیت فرزندانتان در آینده ی شغلی شان است سخت در اشتباهید. در این مدارس افراد از کودکی چگونه کارآفرین شدن را می آموزند و از کودکی ویژگی هایی همچون آینده نگری، ریسک پذیری، خلاقیت، خلق ثروت و... در آن ها تقویت می شود. این مدارس افراد علاقهمند و مستعد را در خود پرورش داده و به آنها مهارت هایی که برای تغییر دیدگاه، تفکر عمیق و سیستماتیک، تقویت کار تیمی و... لازم است را به افراد بصورت تئوریک و عملی آموزش می دهند. درس گرفتن از شکست یکی از مهمترین مهارت هایی است که کودکان در آینده به عنوان یک کارآفرین به آن نیاز پیدا می کنند.
البته یادتان باشد چه آن ها در آینده کارآفرین بشوند و چه نشوند باید یاد بگیرند که تلاش کنند، شکست بخورند، از شکست خود درس بگیرند و دوباره تلاش کنند. خوب گوش کردن هم یکی از مهارت هایی است که اکثر افراد در بزرگسالی فاقد آنند. شنونده ی فعال بودن مهارت به شدت قدرتمندی است که لازمه ی رشد هر کسب و کاری است. افرادی که شنوندهی خوبی هستند با ایجد احساس خوب در دیگران و ایجاد اعتماد در روابط حوزهی کسب و کارشان موفق ترند. مازاد براین آن ها توانایی ترویج گفتگوهای سالم برای افزایش و ثبات روابط موفق برای پیشرفت های خارج از سازمانی موسسات خود را دارا هستند.
دانش آموزان در مدارس با نگرش کارآفرینی می آموزند که اگر راه حلی وجود ندارد باید خلاقیت به خرج دهند و راهی جدید برای رسیدن به اهدافشان ایجاد نمایند. به آن ها آموزش داده می شود که هرگز نومید نشوند و هر شکست را یک فرصت جدید برای رسیدن به موفقیت بدانند. چرا که در دنیای کسب و کار فراز و نشیب های بسیاری قرار دارد و باید افراد آموزش ببینند که چگونه آن ها را هموار کنند و از همه مهمتر دانش آموزان بیاموزند که نگرش آن ها تعیین کنندهی موفقیت و شکست آن هاست.
باید کودکان را در مواجهه با مفهومی تحت عنوان خلاقیت ساختارشکنانه قرار داد و با این مفهوم سعی در افزایش توانایی کودکان برای تغییر نگرش نسبت به جهان پیرامونشان داشت . متاسفانه کارآفرینی در فرهنگ ما آنطور که باید و شاید در فرهنگ ما جا نیفتاده است و همیشه کارمند شدن راحت تر از این است که افراد خودشان کسب و کاری را به راه بیاندازند. اما آشنایی فرزندانمان از همان سنین کودکی، تفکرات جامعه را به سوی اقتصاد جدید، الگوهای جدید و نوآوری های جهانی همراه می سازد. چرا که کودکانی که در این مکتب تربیت شده اند،
راه و روش کسب و کار را می آموزند همان کارآفرینان جوان فردای جوامع هستند که برای خودشان کسب و کاری نو به راه می اندازاند و ایده های ناب خود را در قالب استارتاپ های جدید و خلاق به نمایش می گذراند.
هر چقدر تربیت فرزندان با رویکرد نیروی انسانی خلاق، متخصص، کارآفرین، مسئولیت پذیر، آینده نگر، فعال و نوآور صورت پذیرد، پیشرفت آنها در آینده در دسترس تر خواهد بود. اگر کودک شما امروز مجبور باشد مثل همه فکر کند، رفتار کند و زندگی کند، در آینده جزئی از این همه خواهد شد و نه یک کارآفرین. کارآفرینان سنت شکنند و هرگز همانند افراد عادی به فرصت ها و مشکلات پیرامونشان نمی نگرند.