یک محقق رسانه ای تاکید کرد که دور شدن رسانه ها از اخبار نادرست و محتوای افراط گرایانه مورد علاقه سیاستمداران پوپولیست، نیازمند نظارت عمومی بیشتر بر الگوریتمها و مدلهای کاری رسانه های اجتماعی و تشویق معیارهای حرفه ای کار خبری است.
به گزارش "امریکن اینترست"، در این یادداشت به قلم "پیتر پومرانتسف" از مدیران مدرسه اقتصاد لندن آمده است: در سرتاسرجهان از ایالات متحده آمریکا تا انگلیس، از اروپا تا جنوب آسیا و آمریکای لاتین، سیاست و رسانه گرفتار چرخهای شده که مشوق لفاظیهای تفرقهانداز و نشر اطلاعات نادرست است. سود برندگان اصلی این چرخه نسلی از سیاستمداران هستند که اغلب از آنها با عنوان پوپولیست یاد میشود. چیزی که آنها را به هم مرتبط میکند سیاستهای آنها نیست بلکه توانایی آنها برای جلب توجه است. آنها تعمدا" از زبان التهاب آفرین و ایدههای جنجالی استفاده میکنند تا توجهات را به خودشان جلب کنند و رأیدهندگان را به جنگ بین "ما" و "آنها" تقسیم کنند.
رسانههای با کیفیت هم در نهایت درباره این سیاستمداران گزارش منتشر میکنند و دستور کار و زبان آنها را تقویت میکنند. اما نحوه گزارش نیز ناشی از انگیزههای مالی زمان حاضر است. در حالی که رسانههای سنتی بخصوص نشریات چاپی برای بقا تقلا میکنند، خود را در یک بازار آنلاین مییابند که طرفدار خبرهای "کلیک خور" یعنی مطالب افتراآمیز، شخصیت محور و محتوای قطبی کنندهای هستند که این نسل جدید سیاستمداران ارائه میدهند. این بازار تحت تأثیر ساختاری الگوریتمی است که به مطالب احساسی گرایش دارد که بیشتر "اشتراک گذاری" و "لایک" دریافت میکنند. خود این ساختار اینترنت تقویت کننده محیطی است که در آن سازمانهای خبری و کاربران اتخاذ مواضع افراطی و قطبی کننده را سودآور مییابند.
این چرخه را به روشنی میتوان در ایتالیا مشاهده کرده جایی که سیاستمدارانی مانند "ماتئو سالوینی" وزیر کشور یاد گرفته اند که در فضای اطلاع رسانی مستولی باشند. دستور کار اصلی سالوینی حمله به مهاجران و مهاجرت است صرفنظر از اینکه موضوعات در زندگی واقعی چه وضعیتی دارند. در حالی که شمار آوارگان در سال ۲۰۱۸ بیش از ۸۰ درصد کاهش یافت اما تعداد مقالات در این خصوص افزایش یافت و در نهایت در ماه ژوئن که سالوینی وزیر کشور شد تعداد مقالات به اوج رسید. خود سالوینی مسئول این افزایش بود هم به علت اظهاراتی که مطرح میکرد و هم به علت مهندسی رویدادهایی که ظاهراً بحران را تشدید میکرد.تحقیقاتی که در این زمینه انجام شده محدود بوده و باهدف تحریک تفکر و گفتگو درباره راههای جلوگیری از بازیهای قطبی کننده پوپولیستها انجام شده است. ما این سوال را مطرح میکنیم که آیا ایجاد محتوایی که هم محبوب و مردمی و هم صحیح و مشوق تعاملهای سازنده و آگاهانه باشد امکانپذیر است؟ انجام این کار در بهترین دوران هم دشوار است اما در فضای چرخه بدشگونی که توصیف کردیم تقریباً ناممکن است.
به منظور جلوگیری از بازی در زمین استراتژی سیاستمداران پوپولیست و برای ایجاد یک حوزه عمومی جدید، کل چرخه منفی باید برچیده شود. چگونه میتوان این کار را انجام داد؟ اول و مهمتر از هر چیزی، شکستن این چرخه قطبی کننده نیازمند نظارت عمومی بیشتر بر الگوریتمها و مدلهای رسانههای اجتماعی است که در حال حاضر مشوق افراط گرایی هستند. چنین مقرراتی در حال حاضر در اروپا در راه هستند و فشار عمومی در آمریکا نیز در حال افزایش است.
مهم است که هر قانونی متمرکز بر سانسور نباشد بلکه تمرکز آن بر روی تشویق محتوای صحیح و معیارهای عالی سردبیری و ارائه محتوای متوازنی به مردم باشد. شکستن چرخه قطبی سازی به معنی اصلاح سامانه تبلیغاتی و تکنیکی (ad-tech system) است و این امر مستلزم تحلیل خودکار ناظر بر "متادیتا"ی دامنههای خبری و همچنین بازبینی کیفی محتوا و رویههای سردیری اخبار برای تبعیت از معیارهای درست خبری است.