دکتر حوریه یحیایی*
Hooriye_yahyaei@yahoo.com

هیچ کس صرفا در ابتدای تولد خود تصمیم نگرفته که یک کارمند سنتی باشد، روزی
8 ساعت کار کند و ماهیانه حقوق ثابتی را دریافت نماید و از طرفی هم هیچ فردی از ابتدا کارآفرین نبوده و خطر راه اندازی کسب و کاری
جدید را با خود به دنیا نیاورده است. البته از قدیم عشق واشتیاق به نشستن پشت میز و اعتماد به یک حقوق ثابت ماهیانه، حتی اگر اصطلاحا، آب باریکه ای بیش نباشد در بین ما ایرانی ها موج می زد و هنوز هم طرفداران زیادی دارد. جوانانی که بعد از فارغ التحصیلی از دانشگاه، کماکان منتظرجذب در ادارات دولتی و خصوصی هستند و دربه در، از این اداره به آن شرکت در جستجوی آگهی های استخدامی، سرگردانند و به این امید، روزهای عمر خود را سپری می کنند.
به راستی کارآفرین شدن بهتر است یا کارمند شدن؟ انتخاب هر یک از این دو، انتخاب شیوه ای از زندگی است که روی شغل، زندگی خانوادگی، تحصیل، حساب بانکی و حتی شخصیت انسان ها
تاثیر گذار است. طرز تفکر، عادات و سبک زندگی افراد منجر به ایجاد تمایز بین کارمندان موفق و کارآفرینان شایسته می شود.
بطورمعمول یک کارمند، حقوق ثابتی در پایان هرماه دریافت خواهد کرد و هر سال مقداری نیز به آن افزوده خواهد شد. روزانه هشت ساعت کار می کند، هشت ساعت می خوابد
و هشت ساعت هم به تفریح و وقت گذرانی در کنار خانواده ی خود می پردازد. بعد از گذشت 30 سال نیز در هنگام بازنشستگی، پولی دریافت کرده و مابقی سال های زندگیش یک دریافتی ماهیانه به عنوان حقوق بازنشستگی دریافت خواهد کرد. در واقع زندگی کارمندان به دور از ریسک است و البته اکثر کارمندان علاقه ای به ریسک کردن و خطر کردن نداشته و امنیت از ارکان اساسی زندگی آن ها محسوب می شود. البته عموما کارمندان فقط امنیت مالی دارند و از نظر مالی رضایت کامل را ندارند. یک زندگی متوسط و برخورداری از امکانات رایج و مرسوم زندگی و خریدهایی، گاها، نقدی و یا قسطی نیز از سایر واقعیات زندگی کارمندی است.
حال اگر فکر می کنید، کاراداری مناسب شما نیست و از انجام یک کار روتین، خسته شده اید و تمایل دارید، تجربه ی متفاوتی داشته باشید، می توانید در مورد گزینه های دیگری مثل راه اندازی کسب و کار خودتان که همیشه یک جایگزین مناسب است، بیاندیشید و به اصطلاح کارآفرین شوید. کارآفرینان هیچ مبلغی به عنوان حقوق ثابت نداشته و عموما درآمدش سقف معینی ندارد. چرا که او برای خودش کار می کند و گاهی کمترین درآمد ماهیانه اش، سرمایه ای برای استارت بخش دیگر ایده اش صرف خواهد شد. به تبع نداشتن حقوق ثابت، حقوق بازنشستگی و سایر مزایا نیز از او دور است. کار او به هشت ساعت روزانه محدود نبوده و ممکن است روزانه تا 20 ساعت نیز کار کنند...

با توجه به اینکه حتی تعطیلات آخر هفته نیز برای آن ها روز کاری محسوب گردد کارآفرینان بر روی علایق خود کار می کنند و چون کار کردن را نوعی تفریح می پندارند، هرگز از انجام دادن آن خسته نشده و همواره پرهیجانند. استرس های کاری در کارآفرینان بیشتر است و به شدت ریسک پذیر
بوده و گاهی تمام یا قسمت بزرگی از
سرمایه ی خود را با ریسک مواجه می کنند. کارآفرینان شیفته ی ایجاد تنوع در کارها هستند و علاقه ای به انجام کارهای تکراری ندارند و با یک زندگی روتین به سرعت احساس خستگی و افسردگی خواهند کرد.
همانطور که ذکر شد، اصولا سبک زندگی این دو مسیر، کاملا متفاوت و قابل تمایز است. این اصلا بد نیست که شما یک کارمند باشید. چرا که کارآفرینی نیز پیچ و خم هایی دارد که پشت چهره ی زیبایش پنهان شده است. حتی شما می توانید یک کارمند کارآفرین باشد و به درآمد روتین کارمندی اکتفا نکنید. کارمندی بدتر از کارآفرینی نیست و کارآفرینی هم بهتر از کارمندی نیست و انتخاب هر کدام از این دو راه، ما را ملزم به ادامه دادن آن تا آخر عمر نمی کند. البته در میان کارمندان هم، افرادی وجود دارند که کارهایی مشابه کارآفرینان انجام داده و مهره های کلیدی سازمان و شرکت خود بوده و با نوآوری و خلاقیت خود سهم بزرگی در پیشرفت سازمان مربوطه دارند. این ها همان کارمندانی هستند که شاید روحیاتشان با کارآفرینی تطبیق بیشتری داشته و در آن موفق تر
می بودند. به هر حال چه کارمند بودن و چه کارآفرین بودن، مزایا و معایب خاص خود را داراست، مهم این است که بدانیم کدام شیوه زندگی با روحیات و شخصیت ما سازگارتر بوده و ما را راضی می کند. چرا که بی تردید هرکسی را بهر چیزی ساخته اند.